ضرغامیِ امروز و ضرغامیِ صدا و سیمای دیروز؛ تغییر را باور کنیم یا نه؟!
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۷۰۴۰۷
میتوان 14 مورد را یادآور شد تا بدانیم چرا ضرغامی مثل بقیه اصولگرایان از بام تا شام از برخورد و تهدید سخن نمیگوید و ادبیات کیهان و خبرگزاریهای همسو و صدا وسیمای جبهۀ پایداری را تکرار نمیکند.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - «مشکل کشور همینمرزبندیهای بیخود و همین اختلافاتی است که دشمن ایجاد میکند، دوقطبیهای بیربطی که ملت را تکه تکه کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
- باید اصلاحات انجام دهیم، باید در روشها اصلاحات ایجاد کنیم. حاکمیت بارها این را گفته است حال یک عده باید این را عملیاتی کنند. سه دسته هم هستند که مقابل این روش ایستادهاند یک عده که کلا متوجه نیستند، یک عده هم وضع موجود به نفعشان است و یک عده هم دنبال رزومه سازیاند.
امروز دختران جوان و دانش آموز ما بدون روسری در خیابان راه میروند. چه شد؟ اتفاقی افتاد؟ آرای شهید مطهری را درباره حجاب ببینید. آیا این همان چیزی است که ستاد امر به معروف و نهی از منکر میگوید؟
- دانشگاه شریف بهترین دانشجویان را دارد، نمونهاش این جلسه است که عالمانهترین دانشجویان را دارد. حالا ۴ نفر هم ناراحت هستند. فحشهایی میدهند که پشت خط ما نمیدهند. اینکه دانشجو فحش بد داده است باید منِ ضرغامی بروم بررسی کنم چرا به اینجا رسیده است؟ وظیفه ما این است.
- شما فکر میکنید ضرغامیِ زمان صدا و سیما میتوانست تمام نظرات خودش را اعمال کند؟ حتما نمیتوانسته است. وقتی من رییس رسانه ملی بودم تلاش زیاد کردم. من کارت قرمز زیاد گرفتم. ۵ سال اول کلی گزارش از من به رهبری دادند. گاهی اوقات آدمها به دلایل مختلف همه چیز را نمیتوانند بگویند اما زمانی که حرف حق را گفتند و امکان راستیآزمایی وجود دارد باید بپذیریم».
این سخنان را عزتالله ضرغامی وزیر کنونی گردشگری و میراث فرهنگی در دولت ابراهیم رییسی - که البته همچنان با عنوان رییس اسبق صدا و سیما شناخته شدهتر است- در نشستی با دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف بر زبان آورده؛ هم او که در انتخابات 1400 هم کاندیدا ولی رد صلاحیت شد. با ادبیات شورای نگهبان صلاحیت او احراز نشد و ظاهرا دلیلی که آوردهاند این بوده که «اعتماد ندارند که بعد چه میشود».
در رویکرد بدبینانه میتوان یادآور شد آقای ضرغامی 10 سال تمام رییس سازمان انحصاری صدا و سیما بوده و گرایش و کارنامۀ او را بر آن اساس باید سنجید نه سخنان کنونی او که ربطی هم به وزارتخانهای که مسؤولیت آن را پذیرفته ندارد و تقریبا دربارۀ همه چیز حرف می زند الا میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی! یا به حساب تصمیم او برای رقابت با رییس خود در انتخابات 1404 گذاشت چون با این روند آقای رییسی یا نامزد نمیشود یا اگر بشود کار او دشوار است مگر آن که از قبل چنان رد صلاحیت کنند که انتخاب مجدد او قطعی باشد هر چند رقیب اصلی در انتخبات غیر رقابتی غیبت واجدئین شرایط است.
یا با همین رویکرد بدبینانه میتوان گفت همه که نمیتوانند بگویند برخورد کنید، ممنوعالخروج کنید، بگیرید؛ ببندید، دار بزنید. یکی هم باید پیدا شود حرف متفاوت بزند. نگاه به مجلس کنونی نکنید که صدای نمایندۀ چابهار را میبُرند. مجلس پیش از انقلاب هم احمد بنیاحمد و محسن پزشکپور داشت.
در نگاه خوشبینانه ضرغامی اصولگراست نه «نواصولگرا» و مصداق تفاوتهای بارز اصول گرایان با نواصول گرایان که در یادداشت آقای عبدی در روزنامۀ اعتماد به آنها اشاره شده است.
در نگاه واقعبینانه و دور از بدبینی یا خوشبینی مطلق میتوان 14 مورد را یادآور شد تا بدانیم چرا ضرغامی مثل بقیه اصولگرایان از بام تا شام از برخورد و تهدید سخن نمیگوید و ادبیات کیهان و خبرگزاریهای همسو و صداوسیمای جبهۀ پایداری را تکرار نمیکند. (البته "همشهری" پایداری از همه جلو زده است!) اما آن موارد 14 گانه که شاید راز تفاوت سردار سرتیپ پاسدار مهندس عزتالله ضرغامی وزیر کنونی میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی و رییس پیشین سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با همقطاران خود باشد:
ضرغامیِ گردشگری امروز و ضرغامیِ صدا و سیمای دیروز؛ تغییر را باور کنیم یا نه؟!
1. او دانشجوی پیش از پیروزی انقلاب است. با سهمیه وارد نشده و آن فضا و آرمان های انقلاب 57 را هم درک کرده است. از این حیث خیلی تفاوت دارد با انقلابیهای بعد از انقلاب که جنگ را هم درک نکرده اند و کاتولیکتر از پاپ شدهاند.
2. در سال 58 در زمرۀ دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و در جریان اشغال سفارت آمریکا بوده. هر چند اکثریت با جوانانی بود که بعدتر اصلاح طلب شدند و او اصلاح طلب نشد اما به هر رو در آن فضا تنفس کرده و به عکس تصور جوانان امروز اشغال کنندگان سفارت آمریکا مانند اشغال کنندگان سفارت انگلیس تندرو و توهمزده نبودند و اگر هم بودند به سرعت میانه رو شدند.
3. زاده یا بالیده جنوب تهران است. گویا بچه گمرک. عباس عبدی و سعید حجاریان و کسانی دیگر هم نازی آبادیاند. " بچه های پایین " همچنان و به رغم تغییر طبقه و محل زندگی دوست دارند با منش لوطیگری شناخته شوند و مثل تم فیلم های مسعود کیمیایی رفاقت را ارج مینهند.
4. مهندس است اما سرتیپ پاسدار هم هست. متفاوت با عباس عبدی که مهندس است و سرتیپ پاسدار نیست. به سبب همین صبغه و سابقه نظامی در دولت خاتمی معاون وزیر دفاع هم شد. این عنوان پاسداری را البته کمتر بروز میدهد اما به هر حال حاشیه امنیت برای او ایجاد میکند و وفاداری خود را تام و تمام پیشتربه اثبات رسانده است تا انگی بر او ننشیند.
5. چنانکه در همین نشست هم گفته خود او زخمی نظارت استصوابی است چون رد صلاحیت شده شورای نگهبان در انتخابات 1400 است و گفته هیچ دلیل و مدرکی ارایه ندادند و تنها غیر رسمی گفتهاند اعتماد نداشتیم بعد چه میشود. به عبارت دیگر تضمین نداشتند که به احمدینژادی دیگر تبدیل نشود. هر چند که در این 50 روز از دیوار صدا برخاسته و از محمود مدعی نه!
معیار شورای نگهبان در این دوره آخر البته کاملا روشن بود. هر که احتمال رأی آوری در برابر آقای رییسی را داشت باید رد میشد و اول رد می کردند و بعد دنبال دلیل میگشتند ولو طرف علی لاریجانی رییس سه دورۀ مجلس شورای اسلامی و مشاور رهبری و مورد وثوق مراجع باشد. ضرغامی که معاون پارلمانی او بوده است.
6. هر قدر هم به بخش سیاسی و اطلاع رسانی صدا وسیما در دوران ریاست او خُرده و نقد جدی وارد باشد در حوزۀ سرگرمی و توسعه شبکهها موفق بوده و شاید حال او از این صدا و سیمای ملالآور بیش از دیگران به هم بخورد.
7. درست است که در حال حاضر وزیر ابراهیم رییسی است اما در دوران معاونی پارلمانی و ریاست سازمان رییس جمهوری چون سید محمد خاتمی و رییسی چون علی لاریجانی را نیز تجربه کرده است و تفاوتها را بهتر دریافته است و لابد در جلسات خصوصی هم دیده آقای رییسی طرح و برنامه خاصی ندارد و در حال و هوای ریاست قوه قضاییه فرمان میدهد و خیال میکند دلار گوش به فرمان اوست تا بگوید پایین بیا و دلارهم بگوید: چشم! آقای رییس. از این رو بعید نیست بافتار این دولت توی ذوق او زده باشد و بخواهد کنار برود خاصه با وضع گردشگری که به خاطر اختلالات اینترنت و ناآرامیها در حال بازگشت به رکود دوران کروناست.
8. درست است که در دوران او هم صدا وسیما رسانه واقعی نبود اما در تبلیغ عقاید اقلیت جامعه هم این قدر گلدرشت و غیرقابل تحمل نبود اگرچه 88 رابطه خیلیها را برید . میتوان گفت ضرغامی رسانه را میشناسد و غبطه میخورد که چرا صدا وسیما با 50 شبکه در مقابل چند شبکه کم آورده.
9. اگر قصد اصلاح در میان باشد و انتخابات 1402 کمی رقابتی برگزار شود و البته اگر مردم دل و دماغ مشارکت داشته باشند ضرغامی میتواند یکی از نامزدها باشد. او بهتر از دیگران میداند تصمیمات شورای نگهبان سیاسی است و قرار بر تأیید باشد تایید میشود. بنابراین نیم نگاهی به انتخابات 1402 دارد اگر قرار نباشد مثل 1400 از قبل مشخص کنند.
10. ضرغامی یک احمدینژادِ درون دارد و حالا که آن احمدینژاد به خاطر ابقا در مجمع تشخیص یا به هر دلیل دیگر ساکت است و شاید به مهرۀ سوخته بدل شده او لابد فکر میکند می تواند احمدینژادی دیگر باشد و باید موضع اعتراضی بگیرد.
11. عضویت در کابینۀ ابراهیم رییسی به جای این که او را به این حلقه نزدیک کند دور کرده چون از نزدیک دیده چقدر ایده و توانایی دارند. همین که چند ماه دنبال جانشین برای حجتالله عبدالملکی میگشتند و حالا همان عبدالملکی را دبیر مناطق آزاد کردهاند نشان میدهد چقدر حلقۀ مدیران آنان تنگ است و ادعای نظر خواهی در سایت یاران رییسی برای انتخاب مدیر تا چه حد راست بوده است.
12. اقتضای صنعت گردشگری تساهل و تسامح است. سفر و اقامت در هتل آدم را متساهل و روادار و مداراجو میکند. حد اقل باید تظاهر کند که چنین است. به ویژه حالا که دوست داشت روی جذب گردشگر جام جهانی مانور دهد و ناآرامی ها و قطع اینترنت رؤیاهای او را بر باد داده است.
13. ضرغامی ارتباطات قبلی را حفظ کرده و از رفت وآمد پیاده و مواجهه با مردم ابا ندارد و در نشستهای صبحانه هم حرف حساب میشنود و مثل مدیرانی نیست که تنها با مثل خودشان نشست و برخاست دارند.
14. دانش آموختۀ مهندسی از دانشگاهی معتبر و طبعا ریاضی خوانده است. مهندسان ذهن منسجم و مرتبی دارند. درست است که علوم انسانی را نباید به مهندسین صرف سپرد اما مهندسینی که بعدتر به تحصیل علوم انسانی پرداختهاند از ذهن ریاضی خود بهره میبرند و متفاوتاند با کسانی که با عدد بیگانهاند. (نگاه نکنید به جواد اردشیر لاریجانی ریاضی خوانده که سعی میکند تند به نظر برسد ولی در ذات از هر لیبرالی لیبرالتر است. منتها آن متاع را بازار کنونی قدرت بیشتر میخرد).
چون احتمال میدهم قطار کردن 14 مورد شایبۀ تبلیغ جناب عزت ضرغامی را ایجاد کرده باشد این یادآوری ضرورت دارد او رییس همان صدا و سیمایی بوده که وقتی مردم در انتخابات 92 به امید توافق در پرونده هستهای به حسن روحانی رأی دادند در تجلیل از محمود احمدینژاد مراسم برگزار کرد و کیهان هم با عنوان تجلیل از خدمات بینظیر تیترِ یک کرد و دو روز بعد دولت مهرورزی میخواست آن تجلیل را با اهدای زمینهای در حد طلا ارزشمند محل دایمی نمایشگاههای بینالمللی تهران به صدا و سیما جبران کند و خدا رحم کرد که دورۀ آن دولت تمام شد و دولت بعد آن مصوبۀ ننگین را لغو کرد و زمینهای نمایشگاه باقی ماند.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: شورای نگهبان اصول گرایان صدا و سیمای صدا و سیما آقای رییس گردش گری یک عده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۷۰۴۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرمربی تیم ملی والیبال: هیچ قولی نمی دهم؛ باور نمی کنم سفارش شده باشم
«موریس موتا پائز» سرمربی جدید تیم ملی والیبال ایران هفته گذشته به ایران آمد تا تمرینات ملیپوشان را از نزدیک زیر نظر بگیرد. مسابقات لیگ ملتها آخرین فرصت بلندقامتان ایران برای کسب سهمیه در المپیک پاریس است.
طرفداری | موریس موتا پائز صبح امروز یکشنبه در نشست خبری که به میزبانی کمیته ملی المپیک برگزار شد، ضمن تشریح برنامه هایش، به سوالات خبرنگاران پاسخ داد.
پائز در ابتدای این نشست خبری گفت:
خیلی خوشحال هستم که در ایران حضور دارم. به تازگی کار را شروع کردم، همکاری نزدیک با مرادی دارم که این موضوع اهمیت زیادی دارد. ما با قلب و عشق تمام توان خود را به کار گرفتیم تا بتوانیم در این تابستان به مهمترین اتفاق که آن هم کسب سهمیه المپیک است، برسیم.
وی در واکنش به اینکه دلیل اینکه به پائز گفته میشود مربی برزیلی - فرانسوی چیست، گفت:
متولد برزیل هستم ریشه وخانوادهام آنجا حضور دارند. ۳۷ سال قبل به همراه همسرم برای بازی به فرانسه رفتم و با مربیان خوبی آنجا آشنا شدم. سه فرزندم در فرانسه متولد شدند اما اصلیت برزیلی را حفظ کردم. هم فرهنگ برزیل و فرانسه را گرفتم و از نظر ورزشی هم تجربیات دو کشور را کسب کردم و امیدوارم هر دورا به ایران منتقل کنم
پائز در مورد شناختش از والیبال ایران قبل و بعد از حضورش در ایران افزود:
همه دنیا می دانند کیفیت والیبال ایران عالی است و چه بازیکنان خوبی دارد. از قبل هم می دانستم و الان هم حس فوق العادهای دارم. ایران در سطح پایه هم بازیکنان بسیار با کیفیتی دارد. عشق زیادی برای بازی در تیم ملی کشورشان دارند. ماموریت آسانی نداریم اما همه باور داریم تحقق این هدف امکان پذیر است و من حس خوبی دارم که در این هدف تیم را رهبری میکنم.
پائز در پاسخ به این سوال که چطور با چالش نبود بازیکنان ستاره در ترکیب تیم ملی کنار میآید، گفت:
به نظرم نبود بازیکنان ستاره خیلی مهم نیست، عقیده من به ساختن تیم است، از دو سال پیش همین بازیکنان هم در ترکیب تیم حضور داشتند اما نتیجه خوبی نگرفتند. سیکل آمادگی برای المپیک ۴ سال است و ما میدانیم که زمان زیادی نداریم. به نظر من هر بازیکنی باید این باور را داشته باشد که با تمام توان برای تیم ملی تلاش کند، هر بازیکنی که این باور را نداشته باشد به درد ما نمیخورد. امیدوارم تابستان امسال اتفاق خوبی برای والیبال ایران رقم بزنیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا مربی سفارش شده به فدراسیون والیبال ایران است، عنوان کرد:
من باور نمیکنم این مساله تاثیری در انتخاب من داشته باشد. من رزومه خودم را دارم. من در برزیل، فرانسه و ژاپن کار کردم. البته که در فدراسیون جهانی افراد برزیلی هستند اما من فکر نمیکنم آنها علاقه ای به این کار داشته باشند. رزومه من مشخص است، من ۲۵ مقام در سه قاره به دست آوردم. در والیبال ساحلی کار کردم. با فرهنگها و تیمهای مختلف کار کردم، قطعا تجربه من مهمتر است و مطرح کردن این مسائل بی احترامی به فدراسیون والیبال است. ضمن اینکه من اعتقادی به معجزه در ورزش ندارم. ما میدانیم کار سختی پیش رو داریم و رقبا هم در تلاش هستند.
وحید مرادی در واکنش به این موضوع گفت:
چند با فابیو در لوزان جلسه داشتم، وقتی از آقای فابیو ناامید شدیم و چند مربی هم از دست دادیم. از فابیو و چند نفر دیگر سوال کردم که اگر کسی میتواند به والیبال ایران کمک کند به ما معرفی کنند. فابیو از دیگر همکارانش هم پرسید اما ما هیچ پیشنهادی از آنها دریافت نکردیم. پائز را به خاطر سوابق او انتخاب کردیم، مربی جنگنده ای است و توجه او به حقایق و ظرفیت والیبال ایران است. یکی از پیشکسوتان اسم او را به ما گفت، در دنیای حرفهای بحث سفارش مربی اصلا مطرح نیست.
سرمربی تیم ملی والیبال ایران راجع به بازیکنانی که الان در اردو هستند در انتخاب آنها چقدر نقش داشته است، تاکید داشت:
همیشه به توصیهها گوش میدهم ولی در ۲ ماه اخیر در اوکراین بودم و مربیگری میکردم، زمان کمی داشتم اما بیش از حد ممکن بازیها را دیدم تا حدی که کمبود خواب پیدا کردم. باید هم در ایران و هم اوکراین کار میکردم. لیست تیم ملی بر اساس عملکرد گذشته بازیکنان هست. ۲ تورنمنت زیر ۲۱ سال و یکی دیگر را از نزدیک دیدم اما بازیهای لیگ ایران را تقریباً دنبال کردم.
اطلاعات و همکاری با دستیار برزیلیام و پیمان اکبری دارم که اطلاعاتی گرفتهام. در لیگ جهانی با تیم ملی برزیل به ایران آمده بودم و شناختی از مربیان ایرانی داشتم. قطعاً وقتی از نزدیک با بازیکن کار میکنیم، ارزیابی دقیقتری از بازیکنان خواهیم داشت. زمانی که مربیای را برای کادرم انتخاب کردم، یعنی به کارش باور دارم. شیوه و سبک کاری من این است که تمام نظرات را میشنوم و تمام تصمیمات و مسئولیتش با من است. از تصمیم نمیترسم. گذشته را میدانیم اما والیبال ایران وارد فصل جدیدی از خودش شده و باید تمرکزمان روی فصل جدید باشد.
وی در رابطه با اختلافنظر با پیمان اکبری و بازیکنسالاری در تیم ملی والیبال خاطرنشان ساخت:
مهمترین چیز درباره کادر فنی این است که توانمندترین افراد با بالاترین کیفیت را بیاوریم. بدنسازمان را میشناسم و کارش در برزیل فوقالعاده بوده که در المپیک ۲۰۱۶ ریو هم خیلی بازیکنان به این بحث اذعان داشتند. درباره لئوناردو که در کسب سهمیه جهانی با او حضور داشتیم و در فینال قهرمان شدیم. از نظر فرهنگی بین برزیل و آرژانتین همیشه رقابت هست و برای فقط فوتبال نیست. معیار انتخاب دستیاران ایرانی هم همین است. اکبری به لحاط توانمندی و رزومه مشخص است و همه میدانیم. از طرف فدراسیون بود و باید از همین راه هم میبود چون من هر روز در ایران نبودم که عملکرد مربی را رصد کنم. صددرصد با این پیشنهاد فدراسیون موافق بودم. شاید اختلاف نظر در هر مسیری باشد اما کلید پیشرفت، همین است. نیاز به این اختلاف نظر دارم.
وی تاکید کرد:
فدراسیون هم باید نگاههای مختلف را به من بدهد ولی من تصمیمگیر هستم. نمیخواهم یک پائز دیگر روی نیمکت کنارم باشد، کسب را میخواهم که وقتی کار گره خورد یک نظر متفاوت بدهد. نقش اکبری در اردوی ما از وقتی شروع شد که ۳ هفته پیش، و مهم است.
پائز در مورد معضل بازیکن سالاری در ترکیب تیم ملی عنوان کرد:
در پاریسنژرمن امباپه را داریم، جای دیگر هم ستاره داریم اما باید مشخص شود رئیس تیم کیست. من از بقیه قویتر نبودهام اما همیشه به بازیکنانم اهمیت دادهام و میدانستند من آنها را دوست دارم. شیوه کارم باعث شده بگوییم تیم از همهچیز مهمتر است. در زمان کم نمیشود تغییرات اساسی در والیبال ایران داشته باشیم.
وی در مورد عقد قراردادش با تیم کره جنوبی گفت:
امیدوارم قرارداد من با کره جنوبی بعد از المپیک باشد چرا که باور دارم با تیم ایران به سهمیه میرسیم، اما در مورد کار با کره جنوبی تجربه جدیدی خواهم داشت.
سرمربی تیم والیبال در مورد تعییر لیست بازیکنان عنوان کرد:
در مورد لیست هم ممکن است تغییراتی داشته باشیم. برخی بازیکنان جوان هستند. در پست پاسور بازیکنان خوبی داریم اما ما به بازیکن باتجربه هم نیاز داریم، آمادگی جسمانی بازیکن هم مهم است، الان نمیتوانم بگوییم تغییراتی خواهیم داشت. در این سه روز اطلاعات جدیدی به دست اوردم، لئوناردو به تیم ما اضافه خواهد شد و قطعا ارزیابیهای خوبی خواهیم داشت.
پائز در پاسخ به این سوال که با کدام مربیان بعد از حضورش در ایران مشورت کرده است و اینکه او تجربه ملی ندارد و همین موضوع کار را سخت نمیکند، گفت:
من سرمربی تیم ملی والیبال فرانسه به عنوان نفر اول بودم البته در بخش بانوان. من در سمتی که هستم اعتماد به نفس کامل دارم و میدانم توانایی کامل دارم. همه مربیانی که ایران بوده را نمیشناسم، اما با الکنو و ولاسکو و کولاکوویچ ارتباط داشتم ولی جلسه خاصی در مورد حضورم در ایران با این مربیان نداشتم. بیشتر خودم در مورد ایران تحقیق کردم، من تمرینات بازیکنان را از نزدیک دیدم و روحیه جنگندگی ولاسکو را در بازیکنان ایران دیدم. ما در یک برهه تاریخی هستیم که باید اتفاقات خوبی رقم بزنیم.
سرمربی تیم ملی والیبال در مورد شانس کسب سهمیه المپیک و بزرگ نمایی در مورد این موضوع عنوان کرد:
در ورزش کسی نمیتواند قول بدهد. آن چیزی که من قول دادم این بود که تمام تلاشم را به کار بگیرم و با عشق کار کنم. آن چیزی که شفاف است اینکه همه در کنار هم کار کنیم تا نتیجه خوبی کسب کنیم و اگر نشد قطعا حریف ما قویتر بوده است. عامل ذهنی مهمترین فاکتور ذهنی بازیکنان است و به نظرم ایرانیها بسیار جنگنده هستند. تیم ایران با برخی تیمها رقابت دارد و قطعا اگر فشار روی ما زیاد است آنها هم تحت فشار هستند.
پائز در مورد سایه ولاسکو روی مربیانی که به تیم ملی والیبال ایران میآیند، عنوان کرد:
افراد مختلفی به عنوان مربی خارجی در ایران کار کردند و من برای همه آنها احترام قائل هستم. اما من فلسفه کاری خودم را دارم که هیچ کس بالاتر یا پایین تر از من نیست. من وظایف خودم را انجام میدهم. میدانم که هواداران، بازیکنان و فدراسیون والیبال احترام خاصی برای ولاسکو قائل هستند اما شبه خاصی در ذهن من نیست که من را تحت تاثیر قرار دهد. اگر بازیکنان از او آموختههایی داشتند از آن استفاده میکنیم. مربیان دیگر هم به بازیکنان آموختههایی داشتند که باید از آن استفاده کنیم.من به این مسائل توجهی نمیکنم. ولاسکو مربی خوبی است اما این موضوع تاثیری در کار من ندارد.
از دست ندهید ????????????????????????
ژوزه مورایس: باافتخار مسلمان شدم و عضوی از یک خانواده ایرانیام آرنه اسلوت سرمربی جدید لیورپول لغو قانون رشد چگونه فوتبال ایتالیا را نابود میکند؟ بازیکن فرانسوی به دلیل عوارض واکسن کرونا از فایزر شکایت کرد!